ایران

هر جمله‌ای را نباید به افراد داغ‌دیده بگوییم، فقط گاهی گوشی برای شنیدن آنها باشیم

یکی از دشوارترین کارها، گفت‌وگو با شخصی است که عزیزی را از دست داده است؛ ولی گاهی اطرافیان نمی‌دانند برای تسلی‌بخشیدن فرد داغدار بهتر است چگونه رفتار کنند. در این مواقع تنها چیزی که می‌تواند ما را آرام کند، دوستان و نزدیکانی هستند که با روحیه ما آشنا هستند و می‌توانند با حرف‌های‌شان و دلداری‌های‌شان ما را تسکین بدهند.

به گزارش پایگاه خبری قطب خبر، یکی از دشوارترین کارها، گفت‌وگو با شخصی است که عزیزی را از دست داده است؛ ولی گاهی اطرافیان نمی‌دانند برای تسلی‌بخشیدن فرد داغدار بهتر است چگونه رفتار کنند. در این مواقع تنها چیزی که می‌تواند ما را آرام کند، دوستان و نزدیکانی هستند که با روحیه ما آشنا هستند و می‌توانند با حرف‌های‌شان و دلداری‌های‌شان ما را تسکین بدهند. موضوعی قابل اهمیت در برخورد با افرادی که عزیزی را از دست داده‌اند و نکات مهم برای تعامل با این افراد را در ادامه می‌خوانید.

  مراحل عزاداری فرد داغدار چیست؟

زمانی که انتظار رخ‌دادن اتفاقی را ندارید، طبیعی است که در برخورد اولیه با آن پدیده، شوکه بشوید. مرگ هم همین‌طور است؛ سهمگین و باورناپذیر! مرگ تنها اتفاقی است که جبرانی برایش وجود ندارد و این موضوعی است که افراد بازمانده نمی‌توانند هضم کنند. مواجهه افراد با از دست دادن عزیزان‌شان به‌ طور کلی چند مرحله دارد:

1 مرحله انکار: در این مرحله فرد داغدار سؤالاتی می‌پرسد مانند اینکه «چرا خبری از او ندارم؟»، از پذیرش مرگ عزیزش طفره می‌رود. شما در این مرحله نمی‌توانید منطقا به او بقبولانید که مرگ حادثه‌ای طبیعی است و فردی که از دست رفته است، هیچ‌ وقت باز‌نمی‌گردد.

شاید به دنبال بهترین جملات و کلماتی باشید که او را آرام کند؛ ولی باید به او فرصت بدهید که ناباوری خویش را ابراز کند تا در آرامش بیشتری با مرگ عزیزش کنار بیاید. این اتفاق بیشتر زمانی می‌افتد که مرحوم یا مرحومه، به مرگ عادی از بین نمی‌روند؛ به‌عنوان مثال بر اثر تصادف غیرمنتظره یا سکته قلبی (بدون سابقه عارضه قلبی)، در دعوای خیابانی، بر اثر سرقت و… می‌میرند. از دست دادن فرزند و کودک خردسال هم از این دست مرگ‌هاست که فرد داغدار نمی‌تواند آن را برای خود توجیه کند؛ پس کل پدیده مرگ را انکار می‌کند.

2 مرحله خشم: زمانی که از مرحله انکار مرگ عزیزان‌مان بیرون می‌آییم، امکان دارد ناباوری خویش را با حس خشم جایگزین کنیم. اینها بیانگر ان است که فرد داغدار و عزادار، مرگ را پذیرفته است؛ ولی حس بی‌عدالتی می‌کند و سخنانی بر زبان می‌آورد که اندوهش را بیشتر می‌کند.

3 مرحله غم: این مرحله معمولا نسبت به مراحل گذشته، طولانی‌تر است. پوشیدن لباس مشکی، ماندن بر سر مزار، گریه و اندوه تمام‌نشدنی، مرور خاطره‌ها، زیر و رو کردن وسایل عزیز از دست رفته و… همه از مسائلی است که در این مرحله گریبان فرد داغدار را می‌گیرد.

4 مرحله پذیرش: پذیرش مرگ به زبان، آسان است و برای فرد داغدار، این امر محال به نظر می‌رسد. گفتن جملاتی که یادآور نبود او است، به معنی آن است که فرد سوگوار مرگ را پذیرفته است و می‌داند جای خالی عزیزش هیچ‌ وقت پر نمی‌شود و با این جملات بر عمق اندوه خویش مهر تأییدی می‌زند و نیاز دارد همدردی اطرافیانش را برانگیزد. در این مرحله فرد تقریبا به زندگی معمولی بازگشته است و می‌تواند عادی‌تر از گذشته باشد.

چگونگی برخورد با افراد داغ‌دیده

خیلی وقت‌ها بهتر است به جای دلداری‌دادن، خاطره‌ای از فرد از دست رفته بازگو کنید. با این کار هم یادش را گرامی داشته‌اید، هم ممکن است باعث شوید فرد داغدار با یاد و خاطره عزیزش تسکین پیدا کند؛ ولی تلاش نکنید که خاطره‌ای خنده‌دار تعریف کنید. توقع زیادی است که فرد عزادار اندوهش را کنار بگذارد و به خاطره شما بخندد و با این کار باعث آزردگی او می‌شوید.

در‌حالی‌که قصد کمک به فرد داغدار برای نگاه به آینده را دارید، توجه به این نکته بسیار مهم است که به او زمان لازم برای عبور از مرحله عزاداری داده شود. به‌هیچ‌وجه او را تحت فشار برای غلبه بر احساسات جریحه‌دار‌شده‌اش قرار ندهید.

همیشه آماده کمک باشید

نه‌تنها در چند روز اول که دوستان و اقوام بسیاری حضور دارند؛ بلکه حتی ماه‌های بعد که ایشان به روال عادی زندگی خویش برمی‌گردند، آماده کمک باشید.‌ به این طریق می‌توانید ثابت کنید که «دوست خالص» هستید؛‌ دوستی که در زمان «دلتنگی» کنار دوستش باقی می‌ماند.‌

اصرار نورزید که نباید غصه بخورند

شاید بخواهیم به فرد داغدار بگوییم ‌آرام باش، ‌آرام باش، ‌گریه نکن؛ ولی اغلب بهتر است بگذاریم اشک‌ها جاری شوند.‌

اظهار همدردی و آرزوی خوب برای فرد داغدار نباید در بطن خویش خواسته بدی را برای او به دنبال داشته باشد. عبارت‌هایی مثل خداوند به شما صبر دهد، خداوند به خاطر صبرتان به شما اجر دهد یا خداوند به شما سلامت دهد یا آرزومند سلامت شما هستیم، می‌توانند مناسب‌تر باشند.

به یاد داشته باشیم که دعا و آرزو برای طول عمر داغ‌دیدگان، اگرچه ممکن است تلویحا و غیرمستقیم به معنای ایجاد امکان تحمل مصیبت‌ها و تجربه داغ‌های دیگر نباشد؛ ولی اثر مثبت آن بیشتر است.

صحبت را عوض نکنید

هنگامی که با دوست‌تان همدردی می‌کنید، صحبت‌های بی‌ربط نکنید. برای کسی که در شرایط سختی قرار دارد، از این شاخه به آن شاخه پریدن، سخت و در پایان خسته‌کننده خواهد بود.

به جای این کار به او دلگرمی بدهید که می‌تواند روی شما حساب باز کند، بعد اجازه بدهید هر چقدر نیاز دارد، تنها باشد.

حتما به او نشان بدهید که می‌تواند هر چقدر بخواهد با شما درددل کند یا نیازهای خویش را بگوید.

«این نیز بگذرد!» این جمله تنها وقتی خوب است که درباره دیگران به کار برود؛ اما نه وقتی که عزیزی از دست رفته باشد! اگر به فرد داغداری بگویید به‌زودی حالش بهتر خواهد شد و همه چیز مانند سابق می‌شود و بهتر است به مسائل مثبت فکر کند و… مانند این است که همه دردشان را نادیده گرفته باشید. باید به افراد داغدار فرصت داد و صبر کرد خودشان به این نتیجه برسند که دست از سوگواری بکشند.

نصیحت نکنید

اشخاص خیلی کمی حاضرند که در موقع ناراحتی، به نصیحت‌های دیگران گوش کنند. تنها زمانی دوست‌تان را راهنمایی کنید که خودش مستقیما از شما درخواست کرده باشد. در غیر‌این‌صورت، بیان‌کردن جملاتی مثل «همه چیز به مرور زمان درست می‌شود» نشان می‌دهد که شما فکر می‌کنید بهتر از او از شرایطی که در آن قرار دارد، اطلاع دارید.

گوش دهید

درصورتی‌که شخص سوگوار می‌خواهد بیشتر صحبت کند، حتما به صحبت‌هایش گوش دهید. ممکن است در ذهن‌تان فهرستی از جملاتی را که می‌خواسته‌اید بگویید، وجود داشته باشد؛ ولی فراموش نکنید که او داغ‌دیده است و احتیاج به حرف‌زدن دارد؛ پس فعالانه به صحبت‌هایش گوش دهید.

درصورتی‌که تجربه مشابهی داشته‌اید، می‌توانید در حد یک جمله به آن اشاره کنید. به‌عنوان مثال «من هم پدرم را از دست داده‌ام»؛ ولی لزومی ندارد بیش از یک جمله درباره خودتان بگویید یا خاطرات خودتان را نقل کنید! هر قدر هم این تجربه مشابهت داشته باشد، بهتر است درباره آن زیاد صحبت نکنید، به دلیل آنکه بیشتر از آنکه نشانگر همدردی شما باشد، نشان‌دهنده درگیری شما با تجارب فردی خودتان است.

عاقبت‌جویی و سؤال و جواب نکنید. اینها سؤالاتی هستند که باید از پرسیدنش پرهیز کنید. تصور کنید دوست صمیمی‌تان همسر جوانش را از دست داده و اکنون دو فرزندش بدون پدر مانده‌اند. آیا مجلس ختم موقعیت مناسبی است تا از او سؤال کنید که برای آینده‌اش چه برنامه‌ای دارد؟! این کار بسیار اشتباه است. فرد عزادار در شرایطی نیست که بتواند برای آینده‌اش هیچ‌گونه تصمیم‌گیری داشته باشد. برای او به میزان کافی آینده مبهم و سؤال‌برانگیز هست؛ بنابراین بهتر است با این دست سؤالات او را نیازارید. در پایان باید به این توجه کرد که بعد از عبور اوج سوگ بهترین راه تسکین شرایط روحی مراجعه به مشاور است؛ بنابراین دعوت اطرافیان داغ‌دیده به مشاوره می‌تواند راهکار خوبی برای آنها باشد.

منبع : شرق

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا