حتما خیلی بدم که مامان سرم داد زد
فریادزدن سر کودک، مساوی است با این جمله که «تو هیچ حقی نداری و تصمیمگیرنده نهایی من هستم». یکی از خصلتهای بد برخی والدین این است که در مواقعی که به هر دلیلی دچار خشم و عصبانیت میشوند، این خشم خود را بر سر کودک خالی میکنند. اصطلاحا بر سر او فریاد میزنند.
فریاد زدن بر سر کودکان چه عوارضی میتواند برای آنها داشته باشد؟
شکلگیری رفتارهای ازهمگسیخته در کودکان یکی از این عوارض است. این رفتار والدین احتمال بروز رفتارهای دردسرساز و مشکلاتی مانند اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان را افزایش میدهد. فریادزدن باعث میشود کودک احساس بیارزشبودن کند. تمام افراد در هر سن و سالی باشند، دوست دارند برای دیگران ارزشمند باشند؛ این احساس در کودکان بسیار بیشتر است. وقتی سر کودک داد میزنید، تواناییها، قابلیتها و ارزش خود را زیر سؤال میبرد و عزتنفس خود را از دست میدهد. در واقع دادزدن سر کودک، سریعترین راهی است که باعث میشود احساس بیارزشبودن کند. شکلگیری افکار منفی و ناامیدی در کودک نیز از عوارض دیگر فریادزدن بر سر کودک است. افکار منفی کودکان بیشتر به نگاه بدبینانه آنها نسبت به خود و تواناییهایشان معطوف است. در واقع، کودکان منفیباف مدام از خودشان به صورت بیرحمانه و غیرواقعبینانهای انتقاد میکنند؛ مثلا با خودشان میگویند: «حتما خیلی بدم که مامان سرم داد زد» یا «اونقدر بد بازی کردم که همه خانواده ناراحت شدن». این افکار مثل خوره به جان کودک میافتد و کمکم او را به سمت هیجانات منفی و ناکارآمدی مانند افسردگی و اضطراب در کودکان سوق میدهد.
مشکل در شکلگیری اعتمادبهنفس
افزایش استرس، اضطراب و ابتلا به افسردگی در آینده هم میتواند ناشی از این رفتار والدین باشد. فریادزدن سر کودک، مساوی است با این جمله که «تو هیچ حقی نداری و تصمیمگیرنده نهایی من هستم». این سبک از فرزندپروری، شکلگیری اعتمادبهنفس در کودکان را با مشکل مواجه میکند. آنها با احساس گناه، استرس و ناراحتی بزرگ میشوند و پتانسیل بیشتری برای ابتلا به مشکلات روانی مختلف دارند. این علائم، علاوه بر افزایش رفتارهای مشکلساز، احتمال وقوع اختلالات رفتاری تخریبی و رفتارهای خودویرانگر، مانند مصرف مواد و ارتکاب جرم را افزایش میدهد. افزایش مشکلات جسمانی نیز از عوارض دیگر فریادزدن بر سر کودکان است. امنیت روانی، برای رشد بهنجار مغز و دیگر اندامهای بدن، ارزشی همپایه با تغذیه مناسب و امنیت فیزیکی دارد. استرسهای ناشی از فریادزدن سر فرزندان، احتمال ابتلا به مشکلات جسمانی را در بزرگسالی افزایش میدهد. دادزدن باعث میشود کودک احساس بیارزشبودن کند. تمام افراد در هر سن و سالی باشند دوست دارند که برای دیگران ارزشمند باشند؛ این احساس در کودکان بسیار بیشتر است. وقتی سر کودک داد میزنید، تواناییها، قابلیتها و ارزش خود را زیر سؤال میبرد و عزتنفس خود را از دست میدهد. در واقع دادزدن سر کودک، سریعترین راهی است که باعث میشود احساس بیارزشبودن کند.
ایجاد پنهانکاری در کودکان
دادزدن سر کودک رابطه والدین و کودکان را ضعیف میکند. این رفتار، شما و کودک را در دو جبهه مخالف قرار میدهد. کودک دیگر مانند گذشته با شما احساس صمیمیت نمیکند. برای اینکه واکنش مشابهی از طرف شما دریافت نکند، ممکن است حتی به پنهانکاری روی بیاورد. فریادزدن سر کودک، آسیبزاست. مطالعات متعدد نشان دادهاند که این رفتار، به کودکان آسیب میرساند. بر اساس این مطالعات، فریادزدن یا جیغزدن به عنوان یکی از معیارهای «انضباط خشن» در خانه شناخته میشود و کودکانی که به این شیوه تنبیه میشوند، در آینده دچار مشکلاتی مثل عملکرد ضعیف در مدرسه، مشکلات رفتاری و حتی رفتارهای بزهکارانه میشوند. افزایش دردهای مزمن نیز از عوارض دیگر دادزدن است. دردهای مزمن ترکیبی از مشکلات روانی و جسمانی پیچیده هستند که شناخت کمی از آنها داریم و درمان قطعی و مؤثری در حال حاضر برایشان وجود ندارد. بر اساس مطالعات، کودکانی که تجربیات منفی بیشتری در زمینه سوءاستفاده کلامی یا دیگر انواع کودکآزاری داشتهاند، به احتمال بیشتری در بزرگسالی به دردهای مزمن دچار میشوند. مشکلاتی مانند دردهای ناشی از سیستم عصبی مثل سردرد، گردندرد و ناراحتیهای روانی بلندمدت در آینده و بزرگسالی برایشان ایجاد میشود. یکی از بهترین کارهایی که در مواقع عصبانیت میتوانید انجام دهید، این است که محل را ترک کنید. حتی میتوانید بروید جای دیگری و فریاد بزنید، ولی هرگز سر کودک داد نزنید.
توصیههایی برای والدین با این شیوه رفتاری
والدین عوامل زمینهساز را شناسایی کنند. شناسایی عوامل بیرونی فریادزدن، در خودداری از انجام آن به والدین کمک میکند. هر موضوعی توان تبدیلشدن به عامل زمینهساز برای دادزدن را دارد؛ مانند خستگی، فشار کاری، درگیری با یک دوست یا حتی حوصلهنداشتن برای آشپزی. بنابراین خودآگاهی و شناخت عوامل زمینهساز باعث گسترش دامنه انتخابهای والدین میشود. یکی از راهکارها این است که والدین قبل از فریادزدن هشدار بدهند. اگر رفتار کودک در حال کلافهکردن والدین است، بهجای دادزدن یا قهر تربیتی، به او هشدار بدهند. مثلا بگویند: «رضا داری هُلم میدی، الان دیگه اعصابم خورد میشه». اغلب اوقات، همین کار ساده باعث آرامشدن فرزندتان میشود. آرامش روان و تخلیه هیجانی والدین نیز از روشهای دیگری است که والدین میتوانند از آن استفاده کنند. اگر واقعا خیلی عصبی هستید و به تخلیه آن نیاز دارید، شرایطش را برای خودتان مهیا کنید. بهعنوان مثال، به حمام بروید و با فشار آب فریادهایتان را بشویید. همچنین والدین میتوانند از تکنیکهای ریلکسیشن مانند تنفس عمیق استفاده کنند. به خیابان بروند و کمی پیادهروی کنند. به ورزش بروند، زیرا انقباض عضلانی در کاهش بار هیجانی مطالب بسیار مؤثر است. والدین باید رفتارهای متناسب با سن کودک را بشناسند. دانستن اینکه چه رفتارهایی در سنین خاصی از کودکی شایع هستند، به کنترل عصبانیت آنها کمک میکند. بهعنوان مثال، در حدود سهسالگی، کودکان علاقه زیادی به «نه گفتن» دارند و تا حدودی لجبازی میکنند. یکی از بهترین کارهایی که در مواقع عصبانیت میتوانید انجام دهید، این است که محل را ترک کنید. حتی میتوانید بروید جای دیگری و فریاد بزنید، ولی هرگز سر کودک داد نزنید. برای کاهش اضطراب و عصبانیت علاوه بر ترککردن محل میتوانید کارهای دیگری هم انجام دهید، مثلا در فضای باز قدم بزنید و هوا بخورید.