ایران

سایه شوم ناامیدی

در خبرها آمده بود‌ بر اساس داده‌های مرکز آمار ایران، ۲۶ درصد از جوانان ۱۵ تا ۲۴ساله کشور به دنبال تحصیل، مهارت‌آموزی ‌یا حتی شغل نیستند.

به گزارش پایگاه خبری قطب خبر، پویا نعمت‌اللهی-روزنامه‌نگار و دکترای علوم ارتباطات اجتماعی: در خبرها آمده بود‌ بر اساس داده‌های مرکز آمار ایران، ۲۶ درصد از جوانان ۱۵ تا ۲۴ساله کشور به دنبال تحصیل، مهارت‌آموزی ‌یا حتی شغل نیستند. این خبر حاکی از آن است که بر اساس داده‌های مرکز آمار ایران، در انتهای سال ۱۴۰۲ از جمعیت ۱۱ میلیون نفری در سن ۱۵ تا ۲۴ سال کشور، حدود دومیلیون‌و ۸۲۳ هزار نفر یا معادل حدود 26 درصد از آنان، در گروه جمعیت NEET‌ها قرار داشته‌اند (نه مشغول تحصیل بوده‌اند، نه دنبال مهارت‌آموزی و نه دنبال شغل).

پیش از هر چیز به نظر می‌رسد‌ باید یک اتفاق‌نظر در مورد صحت گزاره‌ای که از آمارهای مذکور استنتاج شده است،‌ پدید بیاید. این کار اقتصاددانان، جامعه‌شناسان، انسان‌شناسان و متخصصان آمار است. درحالی‌که به نظر می‌رسید این خبر بسیار مورد توجه قرار گیرد، اما چندان توجهی را برنینگیخت. شاید دلیل آن عدم صحت گزاره‌‌‌ فوق باشد. اما در سوی دیگر بسیاری از خبرهای صحیح و واقعی هم هستند که به‌رغم اینکه تکان‌دهنده هستند، از سوی جامعه هیچ توجهی به آنها نمی‌شود.

به‌هر‌حال با توجه به آنکه کسی منکر صحت این خبر نشده یا آن را به نقد نکشیده است، به لحاظ عرفی می‌توان آن را صحیح دانست. اما اگر واقعا حدود یک‌چهارم از جوانان در سن 15 تا 34 نه درس می‌خوانند، نه دنبال کار رفته و نه حتی در پی فراگیری یک مهارت باشند، آنگاه چگونه می‌توان این وضعیت را توضیح داد؟

پاسخ به این سؤال نیز در حیطه کار روان‌شناسان، جامعه‌شناسان و انسان‌شناسان است، اما از یک منظر دیگر می‌توان نگاهی به این موضوع داشت: فلسفه امید.

جوانانی که در بازه سن‌وسال مذکور هستند، پر از انرژی و تلاش‌اند. آنها به دنبال ساختن آینده خود به هر دری می‌زنند. در شرایط عادی این کار از طریق یافتن شغل مناسب از مسیر تحصیلات یا فراگیری مهارت‌ها انجام می‌شود؛ هیچ‌کس بدون این دو مؤلفه نمی‌تواند آینده قابل‌ قبولی برای خودش بسازد. اما وقتی 26 درصد جوانان کشور در موقعیت مذکور مستقر شده‌اند، احتمالا شاید بتوان ادعا کرد که هیچ امیدی به آینده ندارند. این ناامیدی ویرانگر است.

در دوران معاصر شاید بتوان از اندیشه‌ گابریل مارسل، فیلسوف فرانسوی به درک مناسبی از مفهوم امید رسید.

درخشان‌ترین جمله مارسل که منعکس‌کننده شرایط موجود است می‌گوید امید حاصل عمل و نه جایگزین آن است؛ امید رودخانه‌ای است‌ از کوشش خود ما که جریان آن از دیده‌ها پنهان می‌شود. یعنی امید نوعی قلمرو و حق ویژه‌ای از زندگی است. به این ترتیب امید از منظر مارسل عملی از اراده است که ایمان پشتیبانی‌اش می‌کند.

مارسل در جایی دیگر می‌‌گوید درون امید، همچون شجاعت، گرایش شدیدی به فعالیت وجود دارد. تحصیل یا مهارت‌یابی نیاز به فعالیت و صرف منابع دارد. اگر چنین فعالیتی‌ نباشد احتمالا امید هم وجود ندارد. انسان امیدوار دچار تنبلی منفعلانه نمی‌شود.

در پژوهشی که در سال 1402 با عنوان «امید و ناامیدی در جامعه ایران: مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه‌های شهر تهران» انجام شد، نتایج نشان داد حتی برخی از دانشجویان که از پیگیری پروژه‌های زندگی‌شان در ایران ناامید هستند، به دنبال فراگیری مهارت‌های حرفه‌ای‌اند تا زندگی خود را از طریق مهاجرت پیش ببرند. پژوهشگران مزبور به این نتیجه رسیدند که آنچه در میان این دانشجویان غایب است، همانا امید جمعی است. اغلب آنان به تغییر جامعه‌ای که در آن هستند هیچ امید عملی ندارند و این بسیار ناامیدشان می‌کند. ﻣﺎرﺳﻞ‌ اﻣﻴﺪ را راهی ﺑﺮای اﺳﺘﻌﻼ‌یافتن از تنگناهای زندگی و یک توانایی برای برتری‌‌یافتن از امیان شخصی می‌داند، ولی هم‌زمان طرح‌واره مشترکی نیز دارد. شاید بتوان گفت نگاه مارسل به امید، نوعی خصیصه اجتماعی دارد و شبیه همان معضلی است که دانشجویان دانشگاه‌های تهران در پژوهش بالا از آن رنج برده و آن را غایب می‌دانند. اساسا امید یک مفهوم فراتر از خود شخص است و به سطح جامعه بسط پیدا می‌کند.

به این ترتیب جوان ایرانی حتی اگر خودش از وضعیت مالی مطلوبی برخوردار باشد، نمی‌تواند امیدوار باشد. او مصداق این گزاره مارسل است که امید زمانی شکل پیدا می‌کند که اشتیاق فرد به چیزی فراتر از حوزه شخصی او‌ است.

در‌عین‌حال مارسل به همین سطح بسنده نکرده و ایده‌های خود را معطوف به خلق امید از ناامیدی می‌کند. او می‌گوید انسان امروز با هستی خود بیگانه شده و تنها امکان برای دسترسی بی‌واسطه به «بودنِ آگاهانه» همانا «امید» است.

مارسل آنگاه نوعی دیالکتیک را در نسبت بین امید و ناامیدی مطرح کرده و آن دو را در مقابل هم قرار می‌دهد. صرفا در صورت وجود ناامیدی است که امید می‌تواند جوانه بزند.

امید می‌رود، سایه شوم ناامیدی همواره از سر جوانان و سرمایه‌های انسانی کشورمان دور باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا