کهگیلویه و بویراحمد

معلمی که سرمشق جهاد را عملی تدریس کرد

معلم پيكارگر شهيد سيد جمال الدين دولتخواه فرزندسيد نظام الدين دولتخواه در سال 1337 در خانواده مذهبي در روستاي گرگيو سرفارياب ديده به جهان گشود وي پس از سپري كردن مشكلات بسي سنگين دوران تحصيلات ابتدايي خود را به پایان رساند.

به گزارش پایگاه خبری قطب خبر، معلم شهید سید جمال‌الدین دولت‌خواه، فرزند نظام‌الدین، در اولین روز فروردین ۱۳۳۷، در روستای گرگیو سر فاریاب از توابع شهرستان چرام  چشم به جهان گشود. پس از پایان دوره متوسطه، به خدمت سربازی رفت اما به دلیل مازاد احتیاج معاف شد و پیشه معلمی را انتخاب کرد. پس از پیروز انقلاب و شروع جنگ فرمان رهبرش را لبیک گفت و به‌عنوان بسیجی راهی جبهه شد.

معلم پيكارگر شهيد سيد جمال‌الدین دولت‌خواه فرزند سید نظام‌الدین دولت‌خواه در سال ۱۳۳۷ در خانواده مذهبي در روستاي گرگيو سر فاریاب ديده به جهان گشود وي پس از سپري كردن مشكلات بسي سنگين دوران تحصيلات ابتدايي خود را به پایان رساند.

نام شهید: سید جمال‌الدین

نام پدر: سيد نظام‌الدین

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: روستاي گرگيو سر فاریاب

تاریخ شهادت:۶۱/۲/۱۹

محل شهادت:خونین‌شهر

زیارتگاه: روستای سر فاریاب

معلم پيكارگر شهيد سيد جمال‌الدین دولت‌خواه فرزند سید نظام‌الدین دولت‌خواه در سال ۱۳۳۷ در خانواده مذهبي در روستاي گرگيو سر فاریاب ديده به جهان گشود وي پس از سپري كردن مشكلات بسي سنگين دوران تحصيلات ابتدايي خود را به پایان رساند.

در اين مدت اوقات تعطيلات را به كمك پدر و مادرش در بهبود وضع خانواده می‌شتافت . ايشان دوران تحصيلات متوسطه را در چرام و دهدشت تا سال ۳ فرهنگ و ادب ادامه دادند و به علت زياد بودن تاريخ تولد در شناسنامه با مشكلات ديگري براي ادامه تحصيلات مواجه شد. سرانجام در سال ۱۳۵۵ جهت خدمت زير پرچم به پادگان چهل‌دختران اعزام ولي پس از چند روز به‌عنوان مازاد احتياج از خدمت معاف گرديد شهيد دولت‌خواه بعد از معافيت از سال ۱۳۵۶ نسبت به علاقه‌ای كه به تربيت فرزندان اين مرزوبوم داشت شغل مقدس معلمي را انتخاب و در آموزش‌وپرورش استخدام و پس از یک سال خدمت و انجام‌وظیفه در هنرستان دهدشت به علت نياز ايشان را به سر فاریاب منتقل نمودند و در دبيرستان آیت‌الله طالقاني و مدرسه راهنمايي شهيد چمران انجام‌وظیفه نمودند وي در طول اين مدت هميشه سعي داشت كه اسلام را با آن شناخت و علاقه‌ای كه به آن داشت تبلیغ نماید.

هميشه به دعاي خير پاسداران مشغول بود . دولت‌خواه آن‌چنان اخلاق نيكو و برخوردي شيرين با دوستان بخصوص خويشان خود داشت كه بی‌نظیر بود وي در سال ۱۳۵۴ با دختر يك روحاني كه تمام عمرش را در منطقه دورافتاده‌ای چون لوداب صرف تبليغات اسلامي نموده بود ازدواج كردند كه از اذن ازدواج داراي ۲ فرزند پسر هست و سرانجام با شروع جنگ تحميلي با توطئه امپریالیسم‌ها به سركردگي آمريكا و دست‌نشانده‌ای چون صدام تكريتي آغاز گرديد شهيد دولت‌خواه باعلاقه خاصي كه به امام داشتند و ايثارگرانه همراه با ساير اقشار مختلف مردم ايران به‌فرمان رهبرش لبيك گفتند و در مردادماه ۱۳۶۰ به تهران عزيمت و در پادگان ۶ مشغول گذراندن دوره آموزشي شد در حين گذراندن اين دوره آموزشي در تهران موردحمله منافقين آمريكايي قرار گرفت و سپس مجروح و در بيمارستان ارتش مدتي بستري گرديد .

پس از بهبود و پايان دوره آموزشي در لشكر ۲۱ حمزه و تيپ ۳ گردان ۸۰۴ عضويت و پس از استقرار اين لشكر در دزفول در جبهه ملحه وارد نبرد با صداميان كافر گرديد . دولت خواه با علاقه اي كه از خود نشان داده بود مورد توجه مسئولين قرار گرفته و در عمليات افتخار آفرين فتح المبين همراه با ساير همرزمان خويش شركت جست و در آزادي سايت ۴ و ۵ نقش بزرگي داشتند و چند روزي مرخصي به ايشان دادند .

دولت خواه در مدت مرخصي با تمام قوم‌وخویشان در حد امكان خداحافظي كردند و با اثري كه جبهه در وجود ايشان به وجود آورده بود باعلاقه چندين برابر بالاتر از اول خود را مهيا براي عمليات بیت‌المقدس نمود .

او هميشه می‌گفت من بايد با خون خود بر حصار خونین‌شهر بنويسم خرمشهر عزيزم سلام و با اين نوشتن آثار ننگ صدام و بنی‌صدر خائن را محو سازم .

شهيد دولت‌خواه نسبت به فنوني كه به‌کاربرده بود موردنظر مسئولين قرار گرفت و در خود ديد كه راه بهتر خدمت كردن جهاد شناسايي دشمن هست و پس از اصرار و پافشاري بسيار خود ايشان را همراه يك گروهبان و چهار سرباز ديگر مسئوليت شناسايي نيروهاي دشمن در خونین‌شهر را به عهده گرفتند .

دولت‌خواه در تاريخ ۱۸/۲/۶۱ آخرين ديدارش را با پدرش در مسافرخانه محمدي پشت سرگذشت و ازآنجاکه مسئوليت سنگين را ازنظر شرعي داشتند و وظيفه را به ماندن نزد پدر ترجيح داد و با پدر خداحافظي و به‌طرف معشوقش كه همان شهادت بود اوج گرفت و سرانجام يك روز بعد يعني در تاريخ ۱۹/۲/۶۱ درحالی‌که از شناسايي برگشته بودند و در سنگر داشتند طرح شناسايي را پياده می‌نمودند با اصابت گلوله توپ در سنگر خود و پنج يار هم‌رزم ديگرش به لقاءالله پيوستند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا